برانو و خانوم خوشگله

زندگی یه زوج صفر کیلومتر

برانو و خانوم خوشگله

زندگی یه زوج صفر کیلومتر

پایان نامه

نمیدونم چرا وقتی خانوم خوشگله نیست انقدر بی حوصله ام 

 

دیروز همش نشستم لاست نگاه کردم  

 

بعدش برادر خانوم محترم زنگ زد و اومد که پایان نامش رو درست کنم آخه خیلی به هم ریخته بود عکساش تا ساعت 2 پای لپ تاپ بودم  چشمام داشت در می اومد 

 

خلاصه به هر مشقتی بود جمع جورش کردم و راضی شد و کلی تشکر کرد 

 

ولی رفت هرکاری کردم نموند 

منم باز تنها موندم 

 

و باز هم صبح خواب موندم  

 

خانوم خوشگله هم امروز ساعت 2 کلاسش تموم میشه و سریعا میاد ملایر

 

ولی فردا دوباره میخواد بره 

 

منم صبح تا بیدار شدم بدو بدو تموم خونه رو تمیز کردم 

 

ظرفهارو هم شستم 

 

الانم که اومدم سر کار  

منتظر خانوم خوشگله ام 

 

فعلا بای

نقطه دات کام

دو تا پست خوشگل گذاشتم تو نقطه دات کام بخونیدش خالی از لطف نیست 

 

http://noqtedotcom.blogsky.com/

آزمون

نمیدونم گفتم که نمایندگی قلم چی رو دارم یا نه به هر حال 

 

امروز آزمون داشتیم 

  

منم دیشب همونطور که گفتم تا 9 باشگاه بودم بعدش رفتم خونه پدر خانوم محترم و تا 12 شلم بازی می کردیم 

 

بعدشم که پارک و بعد آموزشگاه 

 

تا الان هم نخوابید هنوز فقط نیم ساعت رفتم خونه ناهار خوردم 

شدیدا خوابم میاد 

 

 

بای

جمعه

امروزم مطابق معمولا چند روز گذشته صبح از خواب بلند شدم.

حالا فکر کن من ساعت 7 باید آموزشگاه باشم و الان ساعت شیشه منم با خودم گفتم اگه نونوایی خلوت بود دو تا میگیرم یکی واسه خودمون یکی واسه مامان اینا رفتم دیدم خیلی خلوته

آخه امروز یه مسابقه ی پیاده روی بود اینبود که کلا خلوت بود پارک

منم با خیال راحت نشستم تو صف چند تایی ها

به خیال خودم 15 دقیقه دیقه راه می افتم ولی چه خیال باطلی 

از هر گوشه یکی می اومد انگار همه زنبیل گذاشته بودن و رفته بودن

و اینگونه شد که من 7.5 تازه رسیدم خونه و تا صبحونه خوردم شد 8 بابامم کلی غر زد بهم

فعلا.....

امشب

امشب دعوتیم خونه ی پدر زن محترم ( بگو کی نیستیم !!!! )

الانم باید برم بدنسازی

بعدش یه دوش

 بعدشم خونه پدر زن محترم و مادر زن محترمه

پس فعلا بای

پی نوشت 1 : یه مقالست واسه خانوم خوشگله باید تایپش کنم شب کلابیدارم

پی نوشت 2 : این سبک نوشتنم بهتره یا قبلیا؟؟؟؟

وبلاگ جدید التاسیس

این وبلاگ به نام نقطه دات کام وبلاگ شخصی خودمه و از همه چیز توش می نویسم حتی ممکنه مطالب دزدی توش باشه و از ذکر نام و آدرس هم معذورم

صبح زود

یه مدتیه که صبح ها ساعت 5.5 میرم پارک

نرمش می کنم بعدش میرم یه سنگک خاشخاشی

میگیرم و برمیگزدم خونه خیلی حال میده ولی امروز خیلی بی حال بودم

زود برگشتم  تا خوابیدم روتخت دوباره خوابم برد

ساعت 9 خانوم خوشگله با زور بیدارم کرد اصلا دلم نیموخاست از رختخواب

جدا شم خیلی کوفته بودم نمیدونم چرا؟ چرا؟؟؟؟؟؟

ار وقتی که صبح ها میرم اشتهام باز شده مث گاو میخورم و سیرم نمیشم  ( این متم در حال خفه کردن خودم حین خوردن ) 

راستی یادم رفت بگم این چند وقتی که نبودم باشگاه بدنسازی

رو هم شروع کردم 3 روز در هفته میرم آی حال میده بعدش که میام کلی میخورم 

الان دارم هر 3 دقیقه 4 بار خمیازه می کشم

بدجوری خوابم میاد

نوشته ی قشنگی از یکی از بهترین طنز نویسای کشورمون ابراهیم رها

چرا میر حسین؟

بعضی دوستان می پرسند خداوکیلی چرا میرحسین؟ معروض می دارم (کار باحالیه، شما هم بدارید!) که خداوکیلی چرا میرحسین نه؟! 


1) ببینید دوستان، کمتر از یک ماه به انتخابات باقی مانده. از دو کار جدا پرهیز کنید: الف)عشوه شتری، با این توضیح که من انگشتمو رنگی نمی کنم، عمرا که رای بدم، ب) اطوار دو طبقه، با این توضیح که من با رای ندادن، اعتراض خاموش می کنم. قشنگ من کجا رو خاموش می کنی؟ کیو خاموش می کنی؟ به کی خاموش می کنی؟ تو خوبی کلا؟! مطمئنی؟ 


2) ببینید عزیزان چند بار برای بشریت و حومه توضیح داده ام که نمی شود دو اسم توی یک برگه رای نوشت. از این که آدم فهمیده ای هستید متشکرم! 


3) اساسا ما ایرانی ها یا یک کاری را نمی کنیم یا آن را انجام نمی دهیم. خیلی هم تفاوت محسوسی ندارد. اما اگر بخواهیم کاری را بکنیم انصافا آن را همچین از بیخ انجام می دهیم! معنی این پاراگراف را بیست و چند روز دیگر متوجه می شوید! 


4) من شخصا ترجیح می دهم به کسانی رای بدهم که در طول سالیان، خیلی کشته مرده قدرت نبوده اند. کلی گفتم به کسی برنخوردها! 


5)به نظر من و حومه «عدالت» یک ارزشی است که دوستان عدالت سرخود چهار سال تمام آن را به واقع انجام دادند! عدالت واقعی با ماهی چند هزار تومان پول هم کارش راه نمی افتد. یک کمی میرحسین را مرور کنید، ششتان حال می آید! 


6)این که هنوز میرحسین است و پرایدش، بی شعار و شیپور و شوآف، یعنی می شود میرحسین را دوست داشت با نون اضافه. 


7)می دانید که مرد برای هضم دلتنگیاش گریه نمی کنه، قدم می زنه. راستش الان به شدت دلتنگم و می خواهم بروم قدم بزنم. فرصت نمی کنم باقی دلایل را توضیح بدهم. 


***
نکته یک: نام ستون من در روزنامه کلمه سبز «نامه هایی به سانی» خواهد بود اما با دوستان یاس نو هنوز به توافق نهایی نرسیده ایم. 


نکته دو: امروز یک بخش میهمان هم داریم که در آن جلال سعیدی شعری برای میرحسین موسوی گفته که اگر آن را بخوانید قطعا به میرحسین رای نخواهید داد. اما بخوانید. پسر خوبیست.

ادامه مطلب ...

نظرات ۲

در راستای پست قبلی در مورد نظرات یه نمونه رو میارم که ببینید چی میگم

اینو توی وبلاگ قبلیم دیدم و برای بهتر فهمیدن موضوع اولیه سر به وبلاگ قبلیم بزنید بعد اینو بخونید

ادامه مطلب ...